گريه آسمون
بغض هایم را به آسمان سپرده ام....خدا به خیر کند باران امشب را...
باز باران با ترانه، می خورد بر بام خانه ....... خانه ام کو؟؟ خانه ات کو؟ آن دل دیوانه ات کو؟؟ روز های کودکی کو؟ .... فصل خوب سادگی کو؟؟ یادت آید روز باران گردش یک روز دیرین؟ پس چه شد دیگرکجا رفت خاطرات خوب و رنگین؟ در پس آن کوی بن بست در دل تو آرزو هست؟ کودک خوشحال دیروز غرق در غم های امروز.... یاد باران رفته از یاد..... آرزوها، رفته بر باد....
میان ماندن و نماندن
من حکایت داستانی ام که عشق را می کند معنی سراغم را نمیگیری !!
روزگاریست همه عرض بدن می خواهند
دیو هستند ولی مثل پری می پوشند
آنچه دیدند به مقیاس نظر می سنجند خوب طبیعیست که یکروزه به پایان برسد
از قدیم ندیما میگفتن واسه کسى بمیر که واست تب کنه…!
می خوام بگم تو دنیای منی .. می خوام بگم با تو بودن چه لذتی داره .. می خوام بگم دوست دارم فقط به خاطر خودت !! می خوام بگم شدی مجنون عشقم … می خوام بگم هر وقت اراده کنی برات میمیرم ! می خوام بگم که می خوام دلمو فرش زیر پات کنم .. می خوام بگم اگه یه روز نبینمت چقدر دلم برات تنگ میشه !! می خوام بگم نبودنت برام پایان زندگیه !! می خوام بگم به بلندی قله اورست و پهناوری اقیانوس اطلس دوست دارم … می خوام بگم یه گوشه چشاتو به همه دنیا نمیدم … می خوام بگم هیچ وقت طاقت هجرتو ندارم … می خوام بگم مثل خرابه های بم خرابتم … می خوام بگم بیشتر از عشق لیلی به مجنون عاشقتم .. می خوام بگم هر جور که باشی دوست دارم !! می خوام بگم غم تو رو به شادی دیگران نمیدم !! می خوام بگم اگه حتی من رو هم دوست نداشته باشی من دوست دارم .. می خوام بگم مثل نفسی برام اگه نباشی منم نیستم … می خوام بگم هر شب با خیالت می خوابم !! می خوام بگم جایگاه همیشگی تو قلب منه !! می خوام بگم حاضرم قشنگترین لحظه هام رو با سخت ترین دقایقت عوض کنم .. می خوام بگم لحظه ای که تو رو میبینم بهترین لحظه زندگیمه !! می خوام بگم در حد پرستش دوست دارم ….! اینقددلم میخوادعشقم توچشام نگاه کنه خیره بشه اشک توچشاش جمع بشه بعدش بگه ببین توبخوای نخوای مال منی ؛توبایدمال من بشی به هیچکی اجازه نمیدم توروازم بگیره جزتوهیچکی رونمیخوام وهمیشه به پات میمونم .... اه ولش کن خیلی خیال بافم دارم هزیون میگم
سلام . خبرندارم چه بلایی قراره سرم بیاد خبرم ندارم که چی به سرم اومده من خیلی بدشانسم همش مجبورم حرص بخورم ای خدااااااآخه چرا ؟ چراچراچرا؟ خودت میدونی ازته قلبم دوسش دارم عشقم کاملاپاکه . پس کمکم کن خدا.صبح قرانتوتوبغل گرفتموکلی گریه کردم . ازت خواستم به دادام برسی خدایاتنهام دلم شکسته بهت نیازدارم . خدایااااااااااااااخواهش میکنم ..................یه کاری کن راجع به من فکربدی نکنه من گناهی نکردم فقط دوسش دارم دوستت دارم .
غم انگیز است َ پاییز ! و غم انگیز تر ، وقتی تو باشی و من برگها را با خیالت تنها قدم بزنم ...
دنیـــــا ،
غریب است دوست داشتن و عجیب تر از آن دوست داشته شدن.... دختری کنجکاو میپرسید: ایها الناس عشق یعنی چه؟ دختری گفت: اولش رویا آخرش بازی است و بازیچه پینه و زخم و تاول کف دستپدرش گفت: بچه ساکت باش بی ادب! این به تو نیامده است
یه آدمایی هستن که همیشه با حوصله جواب اس ام اساتو میدن...
فاصله تنها یک حرف ساده بود
از قول من
به باران بی امان بگو :
دل اگر دل باشد
آب از آسیاب علاقه اش نمی افتد
تیر خورده از زهر عشق
من حکایت همان قصه ی عاشقانه ای هستم
که گویا قبل از هر دل دادنی بایدش خواند
من همان قصه ی شمعی هستم
که هر لحظه می سوزد و اشک میریزد از غم تنهایی خود
فریاد ها مرده اند
سکوت جاری است
تنهایی حاکم سرزمین بی کسی ست
میگویند خدا تنهاست
ولی من که خدا نیستم
پس چرا تنها ترینم…
چه شد افتاده ام از چشمت؟
منم فانوس لبخندت
غرورت
گریه ات
خشمت
اسیرم
خسته ام
سیرم...
همه از دوست فقط چشم و دهن می خواهند
گرگ هایی که لباس پدری می پوشند
عشق ها را همه با دور کمر می سنجند
عشق هایی که سر پیچ خیابان برس
قدیمیا چه پر توقع بودن!
من واست میمیرم حرفى نیست!
اما خدا نکنه تو تب کنى…!
تنهایــی هــای زیـــادی داره ؛
امــا ،
تنهایــی ِ مَـــن دنیایــــی داره ..
وقتی میدانیم کسی با دل و جان دوستمان دارد و نفس ها،صدا و نگاهمان در روح و جانش ریشه کرده به بازیش می گیریم...
هرجه او عاشق تر ما سرکش تر...
هرجه او دلنازکتر ما بیرحمتر...
تقصیر از ما نیست...
تمام قصه های عاشقانه اینگونه ب گوشمان خورده....
مادرش گفت: عشق یعنی رنج
یه آدمایی...
هر وقت ازشون بپرسی چطوری؟میگن خوبم..
وقتی میبینن یه گنجشک داره روی زمین دنبال غذا میگرده،راهشونو کج میکنن و از طرف دیگه میرن که اون نپره...
همینایی که تو سرما اگه یخ هم بزنن ولی دستتونو ول نمیکنن و دست خودشونو بذار توی جیبشون...
آدمایی که از بغل کردن بیشتر به آرامش میرسن تا سکس...
اونایی که موقع حرفیدن پشت تلفن یهو ساکت میشن...
همینایی که میخندن...
اینایی که تو چله زمستون پیشنهاد بستنی خوردن میدن...
همونایی که حاضرن برات هر کاری کنن...
اینا یه فرشتن...
تورو خدا اگه باهاشون میرید تو رابطه:
اذیتشون نکنین...
تنهاشون نزارین...
بخدا داغون میشن
Power By:
LoxBlog.Com |